به نهضت زرتشتی گرایی بپیوندید

به نهضت زرتشتی گرایی بپیوندید.

زرتشت آن پیام آور نیک سیرت، آن نشان دهنده روش زندگی نیک ، آن آورنده نیک بختی ، بجز ستایش اهورامزدا و سفارش نیکی   کردن به یکدیگر آموزه ای ندارد. زرتشت در بارور ساختن فرهنگ ایرانیان نقش بسزایی داشت ترویج آموزه هایش موجب ایجاد پیوند و همبستگی بین اقوام ایرانی شد .آنان که در چگونگی پیدایش تمدن ها دستی در مطالعه دارند نیک میدانند فرضیه های مختلف و دلایل متفاوتی از جمله وجود رودهای دائمی، وجود آرامش و امنیت وانی در جامعه، و یا... را زمینه اصلی بروز  تمدن ها میدانند. شخصا معتقدم آنچه لازمه پیدایش تمدن است وجود آرامش و امنیت جانی و مالی است که در پی آن شرایط مشارکت مردم در امور و تبادل فکر و اندیشه ایجاد کند. این همان عاملی است که از امریکا ظرف مدت کوتاهی ابر قدرتی بزرگ ساخت.

نقش مهم زرتشت نیز در پیدایش تمدنهای باستانی ایران انکار ناپذیر بود هم او بود که مردم را به نیک خواهی دعوت کرد و حاکمان را از ستم نهی مینمود. راستی و درستی را ترویج میداد و بد خواهی و کینه جویی را بد میشمرد.این جمله که " در جهان تنها یک راه است و آن راه راستی است" نشان از اندیشه های آن مرد بزرگ داشت.

اگر گرایش به زرتشت در گذشته توانست این کشور را به اوج برساند دلیلی وجود ندارد که اکنون نتواند زیرا اگر چه تکنولوژی وسایل جدید در اختیار انسان گذاشته است ولی ماهیت ذهنی و روانی انسان تغییری نکرده است.

اعراب جاهل و قاتل که اذنابشان چند دهه است زمام اختیارکشور آشو زرتشت را با نیرنگ در اختیار گرفته اند نیک میدانند که وجود فرهنگ قدرتمند ناشی از زرتشت سدی محکم در مسیر راه نابود سازی تمدن ایرانیان است. هم از این روست که از هر کوششی پنهان و گاه آشکار برای در محاصره گرفتن و از کار انداختن فعالیتهای هم میهنان زرتشتی مضایقه نمیکنند.

وظیفه ما بعنوان ایرانی چیست؟ آیا وقت آن نرسیده که بار دیگر به مدد داشته ها و میراث گذشتکان بپا خیزیم و دوباره سرزمین اریایی را به اوج عظمت برسانیم؟ فرهنگ و تاریخ ما هویت ماست و تنها سلاح در جنگ با مهاجمان بوده و هست.

همه نیک میدانیم که اجداد ما را چگونه به زور مسلمان کردند. بازگشت از اشتباهات گذشته و گرایش به دینی که با فرهنگ اصیل و بی همتای ایرانی سنخیت تام دارد قدم اول برای رهایی از شر آخوند و اسلام و آزاد سازی میهن عزیزمان  است.

در قدیم که تعلقات قبایلی رکنی برای محافظت و بقای قبیله محسوب میشد وابستگی های خونی بسیار تعیین کننده بوده است . پس از انقلاب صنعتی و در راستای حقوق بشر، موضوع تولد در سرزمین پیش کشیده شد و هر کسی در هر سرزمینی متولد میشد و میشود اهل آن کشور شناخته شده و مورد حمایت دولت آن کشور قرار میگیرد ( هنوز برخی کشورهای عقب مانده سیستم خونی را ترجیح داده اند و بعنوان قانون مورد استفاده قرار میدهند بر این مبنا تنها کسی ایرانی شمرده میشود که پدر وی ایرانی باشد).

شوربختانه مغان زرتشتی در چنبره این کوته فکری مانده اند و میگویند خون زرتشتی نباید آلوده شود و لذا امکان زرتشتی شدن برای دیگران وجود ندارد. این ادعا قطعا با آموزه های زرتشت در تضاد است و مسلم است که مغان فعلی در راستای کنار آمدن با حکومت، حفظ افراد زرتشتی و احتمالا برای پرهیز از اوج گرفتن خشم حکومت علیه آنها این مطلب را عنوان میکنند. در هر صورت انتخاب دین و آیین حق هر انسانی است و نیازی به مجوز مغ یا کس دیگری ندارد.

فردوسی نیز دین زرتشت را بهترین دین میداند و از آن بعنوان" دین بهی" یاد میکند.

 از همین امروز آغاز کنیم با جستجو یک نام نیک ایرانی برای خود انتخاب کرده و از دوستان و اشنایان بخواهیم ما را با اسم جدید صدا بزنند و برای تغییر اسم در شناسنامه نیز کوشا باشیم .