سبزه گره زدن نماد برقراری پیوند انسان با طبیعت
است
پیوند بین انسان و طبیعت که گره زدن سبزه نمادی
از آنست قرنها قبل از اینکه انجمنهای حفاظت از حیوانات، گروههای سبز و غیره وجود
داشته باشند توسط اقوام آریایی شناسایی شده و مورد توجه قرار گرفته بوده است.
آری آنکس که با چشم های از حئقه در آمده و با
نفرت تمام گره زدن سبزه را خرافات میداند قطعا نمیداند که امروزه حفاظت از منابع
طبیعی نه تنها یکی از ارکان مدیریت حکومتهاست بلکه مورد توجه سازمان ملل و یکی از
توصیه های مهم این سازمان بخصوص به کشورهای در حال توسعه می باشد.
عدم توجه به محیط زیست و منابع طبیعی میتواند باعث
از بین رفتن دائمی آنها شده و نیز خطرات بالقوه بیماری، قحطی و حتی جنگ را بدنبال داشته باشد.
نظری وجود دارد که بر اساس آن بسیاری از تمدنهای
مصر ، بین النهرین و ... بلحاظ شور شدن خاکها و از دست رفتن تولیدات کشاورزی اتفاق افتاده است. و این موضوع باز هم
میتواند تکرار شود.
بر اساس نظری دیگری در صورت از بین رفتن منابع طبیعی ،گونه انسان
آخرین گونه ای نیست که زنده خواهد ماند و این نشان از وابستگی انسان به منابع
طبیعی برای تامین نیازمندیهای خوراک و پوشاک می باشد . براستی هیچ موجودی باندازه
انسان به منابع طبیعی وابسته نیست.
علاوه بر آن امروزه حفاظت از منابع طبیعی وظیفه
اخلاقی نیز بشمار میاید.
ما اقوام آریایی باید به گذشتگان
دورخویش ببالیم که از چنین اندیشه والایی
برخوردار بودند و حق داریم از نسل گذشته بپرسیم چگونه فرهنگ آریایی خود را رها
کرده و ما را به چنگ سیاهی و تباهی انداختند. شور بختانه این اتفاق نه یکبار بلکه
برای سومین بار می افتد. 1400 سال پیش ، شروع صفویه و نیز شورش ننگین 57 هیچ عذری برای
نسل گذشته باقی نمیگذارد چرا که کسی که دو بار از یک سوراخ گزیده شود باید در عقل
خود شک کند و ما اکنون 3 بار گذیده شده ایم.
سخنم با تست ، آری با تو ای شیخک نادان که گره
زدن سبزه را خرافات میدانی. لابد خوردن شاش شتر و دیوانه شدن مردی که از بین دو زن
رد شود و چرندیات دیگر امام صادقت آخر علم و دانش است که گره زدن سبزه را خرافات
میدانی. ازتو و امثال تو که در طول زندگی
ننگینتان سازندگی تان آنقدر هست که حتی دو آجر روی هم نمیگذارید انتظاری بیش از
این نمیرود که اقتصاد را مال خر بدانید و گره زدن سبزه را خرافات.
شما مفت خوران در کشور آریاییان جایی ندارید و
دیر یا زود شما را بیرون خواهیم انداخت.
چنین بادا
















