Friday, June 20, 2014

دلیل منطقی رژیم برای کتک زدن و پراکندن زنان حامی تیم والیبال


در حالیکه زنان جامعه ما ، حضور در ورزشگاهها را مانند همه کشورهای توسعه یافته دنیا حق خود میداند سئوال اینجاست که چرا رژیم بهیچوجه حاضر به پذیرش این موضوع نیست ؟ دلیلش روشن است . رژیم عملا هیچ مشکلی با این موضوع و موضوعات مشابه دیگر ندارد اما وقتی عواقبش  را بررسی میکند لرزه بر تن زهوار در رفته خامنه ای و اذنابش می افتد. آری دیکتاتورها و رژیم های دیکتاتوری مثل سگ از اتحاد مردم وحشت دارند. آنها چنان هراسناکند که حتی ریسک اتحاد چند راننده اتوبوس شرکت واحد ، چند زن حامی ورزش، چند گروه کوچک حامی محیط زیست، تشکیل جلسات کانون وکلا ، مردمی که خواهان حفظ دریاچه ارومیه هستند و ... را نمی پذیرند.
رژیم هنوز هراس خود از پیروزی تیم فوتبال ایران بر استرالیا و رفتن به جام جهانی را که باعث جرقه ای سهمگین در جامعه شد از یاد نبرده است . اگر آن اتفاق امروز تکرار شود با توجه به نفرت عمومی ، عجیب نیست که پایه های سست رژیم را ویران سازد.
دیدگاه دیکتاتور حفظ قدرت به هر طریق ممکن تنها هدف است. آنها که سرنوشت اسلاف خویش را دیده اند در ابتدا گمان میکردند با توسل به دین و تعصب حماقت باری که مردم برای دین و روحانی قائل بودند سرنوشت متفاوتی با سایر زورمداران و دیکتاتورها خواهند داشت. آنها نیک میدانند که اگر مثل شاه سابق کمی انعطاف بخرج دهند و بخواهند ذره ای فضای باز سیاسی و اجتماعی را باز کنند کارشان تمام است .
مخالفان حضور زنان در ورزشگاهها همان کسانی هستند که طاقت هر صدا و هر اقدامی که بالقوه بتواند زمینه ساز تحرکی بزرگتر و مردمی را فراهم سازد نمی آورند . اگر چه همیشه چند چاپلوس و وطن فروش و خائن انسانیت خود را فروخته و همواره در نزد دیکتاتورها مراتب بندگی خود را بجا می آورند ولی دیکتاتورها بخوبی از نفرت مردمان نسبت بخود آگاهی دارند. در دل آنها ترسی است که خواب را از چشمانشان می رباید.
از طرف دیگر آخوند جنایتکار همیشه ملیت و ملی گرایی را تهدیدی بری بستن دکان مفت خوری خود میداند. حسی خوشحالی و انبساط خاطری که ناشی از پیروزی های ملی به انسان دست میدهد از نظر آخوند مفت خور، در تضادی کامل با تسلط خود بر مردم می بیند و سخت خواب آنها را بخطر می اندازد. آخوندی که عمری دست به هیچ کار مثبت تولیدی نزده و اصولا حاضر نیست تن به کار دهد، که اگر تن میداد، آخوند نمیشد نیک میداند اگر از خر مراد پیاده شود بدجوری به دریوزگی خواهد افتاد و از گرسنگی خواهد مرد. آمین
اتفاقا ترویج و تشویق زمینه های اتحاد مردم ، تشکیل گروههای  مختلف پاشنه آشیل رژیم است. مردم باید همت کنند در هر زمینه ای که ممکن است گروهی تشکیل داده و به فعالیت بپردازند قطعا حکومت نمیتواند با هزاران گروه کوچک به مقابله برخیزد. مثال آن داستانی است که میگوید نبرد با یک حیوان بزرگ و درنده مثل شیر آسانتر از مبارزه با صدها زنبور کوچک است زیرا در مورد اول زاویه حمله مشخص است و میتوان تمرکز برای دفاع را ایجاد کرد اما هنگامی که صدها زنبور همزمان از زوایای مختلف هجوم می آورند عملا هیچ دفاعی ممکن نیست !
در دنیای فوتبال هیچ چیز عجیب نیست مردم باید آماده باشند در صورت پیروزی ایران بر آرژانتین چنان به خیابانها هجوم برند که آخوند جانی حساب کار خود را بنماید. با توجه به شب بودن زمان ، حمله به بانکها، مراکز بسیج، ساختمانهای دولتی، قطع برقهای محله در صورت  حمله مزدوران حکومت و ... میتواند زمینه ساز تغییر حکومت باشد.